کد مطلب:316681 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135
در را به روی عزاداران باز کنید
عالم بزرگوار شهید محراب حضرت آیةالله سید عبدالحسین دستغیب رضی الله عنه در كتاب داستان های شگفت نقل می كند: در اوقات مجاورت در نجف اشرف در ماه محرم سال 1358 از طرف حكومت وقت عراق، قمه زدن، سینه زدن و بیرون آمدن دسته های عزاداری منع شده بود.
در شب عاشورا برای این كه در حرم مطهر و صحن شریف سینه زنی نشود، از طرف حكومت عراق از همان شب اول، درهای
[ صفحه 80]
حرم و رواق و درهای صحن را قفل كردند. آخرین دری را كه مشغول بستن آن بودند در قبله بود كه یك لنگه آن را بسته بودند، ناگهان جمعیت دسته سینه زن هجوم آوردند و وارد صحن شدند و به طرف حرم مطهر آمدند و در همان ایوان، مشغول عزاداری و سینه زنی شدند.
ناگهان افراد پلیس با رییس شان آمدند و با چكمه های خود، مردم را مجروح كردند، مردم با همان حال به سینه زنی و عزاداری مشغول بودند و می گفتند: یا علی فك الباب؛ یا علی! در را باز كن، ما عزاداران فرزندت حسینیم. سپس در یك لحظه، درهای حرم و رواق و صحن گشوده شدند و میله های آهنین كه بین در و دیوار بود بریده شدند و سینه زنان وارد حرم مطهر شدند.
سایر نجفی ها كه با خبر شدند همه در صحن و حرم مطهر جمع شدند، پلیس ها نیز موضوع را به بغداد گزارش دادند و دستور داده شد كه مزاحم آن ها نشوند. [1] .
در شب عاشورا برای این كه در حرم مطهر و صحن شریف سینه زنی نشود، از طرف حكومت عراق از همان شب اول، درهای
[ صفحه 80]
حرم و رواق و درهای صحن را قفل كردند. آخرین دری را كه مشغول بستن آن بودند در قبله بود كه یك لنگه آن را بسته بودند، ناگهان جمعیت دسته سینه زن هجوم آوردند و وارد صحن شدند و به طرف حرم مطهر آمدند و در همان ایوان، مشغول عزاداری و سینه زنی شدند.
ناگهان افراد پلیس با رییس شان آمدند و با چكمه های خود، مردم را مجروح كردند، مردم با همان حال به سینه زنی و عزاداری مشغول بودند و می گفتند: یا علی فك الباب؛ یا علی! در را باز كن، ما عزاداران فرزندت حسینیم. سپس در یك لحظه، درهای حرم و رواق و صحن گشوده شدند و میله های آهنین كه بین در و دیوار بود بریده شدند و سینه زنان وارد حرم مطهر شدند.
سایر نجفی ها كه با خبر شدند همه در صحن و حرم مطهر جمع شدند، پلیس ها نیز موضوع را به بغداد گزارش دادند و دستور داده شد كه مزاحم آن ها نشوند. [1] .
[1] داستان هاي شگفت.